کوثر (مفرداتقرآن)کوثر از اصطلاحات قرآنی به معنای مبالغه در کثرت است. در تفاسیر شیعه و اهل سنت کوثر را خیر کثیر، نهری در بهشت، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و... معنا کردهاند. اما به نظر میآید مراد از آن در قرآن به قرینه آیه آخر سوره کوثر یک کثرت و گسترش فوق العاده است که باید آن را در کثرت نسل، کثرت پیروان، گسترش اسلام، آوازه بزرگ آن حضرت، و حتی در شفاعت و سیرابی از حوض کوثر جستجو کرد. ۱ - مفهومشناسیکوثر مبالغه در کثرت است و بقول زمخشری «المفرط الکثرة» یعنی چیزی که کثرت آن فزون از حدّ است بیک زن بادیه نشین که پسرش از سفر بر گشته بود گفتند: «بم آب ابنک؟ قالت آب بکوثر» یعنی پسرت با چه چیز برگشت؟ گفت با فائده فزون از حدّ. راغب گوید: «تَکَوْثَرَ الشّیء» یعنی شیء تا آخرین حدّ زیاد شد. در قاموس و اقرب آمده: «الْکَوْثَرُ: الکثیر من کلّ شیء». طبرسی فرموده: کوثر چیزیست که کثرت از شان آنست و کوثر خیر کثیر است. ۲ - سوره کوثر«اِنَّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ. اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْاَبْتَرُ» معنی آیات چنین است: ما به تو کثرت عنایت کردیم پس به شکرانه این موهبت نماز بگزار و قربانی کن، همانا دشمن تو، او بیدنباله و بیدودمان است. این سوره کوتاهترین سوره قرآن و مشتمل بر سه آیه و ده کلمه است غیر از بسمله و در عین حال معجزه است و آوردن نظیر آن غیر ممکن. در المیزان میگوید: روایات در مکّی و مدنی بودن آن مختلف است و ظاهر آنست که مکّی باشد به قول بعضی دو بار نازل شده است جمعا بین الروایات. مراد از کوثر چیست؟ ابن عباس آن را خیر کثیر معنی کرده است سعید بن جبیر گفت: گروهی میگویند: آن نهری است در بهشت. ابن عباس در جواب گفت: آن نهر هم از جمله خیر کثیر است. در روایات شیعه و اهل سنت نقل شده که آن نهری است در بهشت و «حوض کوثر» از آن شهرت یافته است. گفتهاند: آن حوض رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) در بهشت یا در محشر است، به قولی مراد از آن نبوت و قرآن است به قولی مراد کثرت یاران و پیروان آن حضرت است و به قولی کثرت نسل و ذریه آن جناب میباشد و به قولی شفاعت است. از بعضی نقل شده که اقوال را تا بیست و شش قول رسانده است. به عقیده طبرسی مانعی ندارد که کوثر شامل همه اینها باشد زیرا لفظ به همه احتمال دارد و این اقوال تفصیل «خیر کثیر» است. ناگفته نماند: باید از جمله اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْاَبْتَرُ در مراد از کوثر، استفاده کرد چون اعطاء کوثر برای از بین بردن ابتری آن حضرت است و مراد از ابتر چنانکه کسی است که فرزند یا نام نیک پایدار ندارد. ۳ - شأن نزولدر مجمع و غیره نقل شده چون عبداللّه پسر آن حضرت که از خدیجه بود، از دنیا رفت، عاص بن وائل آن حضرت را دید که از مسجد خارج میشود در همانجا با حضرت مذاکره کرد و چون به مسجد وارد شد گروهی از صنادید قریش که در مسجد بودند به وی گفتند: ای عاص با که صحبت میکردی؟ گفت: «ذلک الابتر» با آن بیدنباله. قریش کسی را که پسر نداشت ابتر میخواندند آن حضرت را نیز ابتر نامیدند. در المیزان میگوید: روایات مستفیض است در اینکه نزول آیه در جواب کسی است که آن حضرت را ابتر خواند. ناگفته نماند: عرب بیپسر را ابتر میگفتند چرا؟ برای اینکه نسلش منقطع شد دیگر نسلی و در نتیجه نامی و ذکری از او نخواهد ماند پس ماندن نسل توام با ماندن نام و ذکر شخص است و اگر با ماندن نسل او نامش نماند، بود و نبود نسل یکسان است. یعنی ای پیامبر این دشمن که میگوید: تو ابتر و بیفرزند و در نتیجه گمنامی بدان: ما پروردگار جهان به تو کوثر دادهایم، این موج توحید که تو در صحنه جهان ایجاد کردهای با نام و آوازه تو تا ابد در گسترش خواهد بود، هم خودت بلند آوازه، هم دینت گسترده، هم پیروانت نامحدود، هم فرزندانت بیحدّ و حصر، و هم تعلیماتت عالم گیر خواهد بود و حتی وجود پر وسعت و پر برکتت، تو شفیع بندگان و ساقی تشنگان از حوض کوثر در روز قیامت خواهی بود ولی این دشمن ابتر و بیدودمان و بینام نیک و منفور است. این سوره معجزه است و از یک کوثر و گسترش عجیبی خبر میدهد امروز که سال ۱۳۹۴ هجری قمری است آمار نشان میدهد که تعداد مسلمانان جهان به یک میلیارد بالغ شده قرآن بر پشت بام جهان قدم گذاشته حتی از رادیوهای دنیای مسیحیّت به گوش میرسد و... ۴ - جایگاه حضرت فاطمه در کوثردر این میان پای فاطمه زهرا (سلاماللّهعلیها) در میان است و در تشکیل و پیاده شدن کوثر سهم بسزائی دارد نسل رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) به وسیله فاطمه در دنیا باقی ماند و گسترش یافت، دامن پاک زهرا فرزندانی تربیت کرد که هر یک به تنهائی کوثراند، امامان یازده گانه که به حکم کاسههای کوثر قرآنند و هنوز هم پس از گذشت بیش از چهارده قرن مردم را از کوثر قرآن و اسلام سیراب میکنند، از دامن پاک فاطمه بوجود آمدهاند. این فاطمه، این کوثر پر برکت، حلقه اتصال ما بین رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) و امت اسلامی گردید، انوار درخشان وحی و اولاد بیحدّ و حصر پیامبر عظیم الشان از وجود زهرای اطهر سرچشمه گرفتند. بنی امیّه هشتاد سال اولاد فاطمه را کشتند، بنی عباس پانصد سال اولاد فاطمه را کشتند، زیر دیوارها گذاشتند، قتل عام کردند، با وجود همه اینها از یک محقّق و دانشمند عالی مقام شنیدم که در قرن هشتم سادات و فرزندان زهرا را سرشماری کردند به بیست هزار رسیدند و در زمان سلطان سلیم عثمانی شماره آنها به نوزده میلیون رسید آیا این معجزه نیست اِنَّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ. ۵ - پانویس۶ - منبع• قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «کوثر»، ج۶، ص۹۳. ردههای این صفحه : اصطلاحات ادبی | اصطلاحات قرآنی | قاموس قرآن | واژگان قرآنی | واژه شناسی واژگان قرآن
|